تحولات لبنان و فلسطین

۲۵ فروردین ۱۴۰۳ - ۱۵:۵۹
کد خبر: 977837

بیشتر مردم، تنهایی را تجربه‌ای ناخوشایند می‌دانند. . افراد تنها، غالباً احساس ناراحتی می کنند زیرا معتقدند که تنهایی آنها ناشی از ضعف‌های خودشان است که نمی توانند کنترل کنند. بنابراین بهتر است تنهایی را به عنوان وضعیت تغییر پذیر تلقی کنیم.

درباره‌ی تجربه‌ی تنهایی

در یک زمینه‌یابی همگانی که توسط مرکز خدمات بهداشت دانشجویان به عمل آمد، دانشجویان، احساس تنهایی را یکی از رایج ترین مسائل بهداشتی خود درجه بندی کردند. همچنین در یک پیمایش ملی، ۲۶ درصد پاسخ دهندگان آمریکایی اظهار داشتند که این اواخر آنها «خیلی احساس تنهایی و رانده شدن از طرف دیگران» کرده اند.

دو کتاب مشهور «جمعیت تنها» و «در جست‌وجوی تنهایی» از جمله آثار با نفوذی هستند که به توصیف این موضوع پرداخته اند که چگونه ارزش های حاکم بر جامعه‌ی آمریکا درباره‌ی رقابت، استقلال و فردیت به احساس تنهایی و بیگانگی افراد منجر شده است. احساس تنهایی تجربه ای است که بیشتر ما با آن آشنا هستیم ولی برای بسیاری از افراد تجربه ای دردناک است.

پژوهشگران دو نوع تنهایی را مشخص کردند: تنهایی اجتماعی و تنهایی عاطفی. تنهایی اجتماعی در نتیجه‌ ی احساس عدم عضویت در یک گروه و نداشتن فعالیت های مشترک با دیگران ایجاد می شود. تنهایی اجتماعی زمانی ایجاد می شود که شما از روابط دوستی خود ناراضی هستید و نیازمند کسب اطمینان مجدد در مورد احساس ارزشمندی خود از طرف دیگران هستید. تنهایی عاطفی نتیجه‌ ی دوری و طرد شدگی از سوی دیگران است. وقتی شما از روابط و پیوندهای عاطفی خود با دیگران ناراضی هستید و کسی را ندارید که برای مهرورزی به او تکیه کنید، دچار تنهایی عاطفی می شوید.

هنگام احساس تنهایی، افراد احتمالاً برخی از احساسات زیر را تجربه می کنند:

۱- تمرکز همراه با تعارض بر خویشتن که با احساس اعتماد به نفس پایین، اضطراب، گناه و بیگانگی مشخص می شود.

۲- تمرکز همراه با بی تفاوتی بر خویشتن که با احساس افسردگی، بی حوصلگی و تشویش

مشخص می شود.

۳- تمرکز همراه با تعارض بر دیگران که با احساس خشم، طرد شدگی و سوء تفاهم مشخص

می شود.

۴- تمرکز همراه با بی تفاوتی بر دیگران که با احساسات انزوا و بیگانگی اجتماعی مشخص می شود.

اگرچه تنهایی اجتماعی و عاطفی از نیازهای متفاوتی سرچشمه می گیرند، افراد تنها چه تنهایی شان از نوع اجتماعی باشد یا عاطفی، از عزت نفس پایین رنج میبرند و اغلب ناخشنود و افسرده هستند.

زمانی که بین روابط اجتماعی دلخواه و روابط اجتماعی موجود فرد، ناهمخوانی زیادی وجود داشته باشد، او احساس تنهایی میکند. تنهایی تجربه ای ذهنی است چرا که متأثر از ارزیابی هایی است که وقتی انتظارات ما از روابط اجتماعی مان برآورده نمی شود، به عمل میآوریم. با توجه به تفسیرهایی که افراد از تجربه ی تنهایی خود به عمل می آورند، میتوان به ذهنی بودن احساس تنهایی پی برد.

تبیین تنهایی

 ‎ روانشناسان در مورد نحوه‌ی تبیین افراد از رویدادهای زندگی، پژوهش های زیادی انجام داده اند. این پژوهش ها، پژوهش اسنادی نامیده میشود، زیرا تمرکز آنهـا بـر علل و معنایی است که ما به حوادثی که برایمان اتفاق میافتد نسبت میدهیم. نحوه‌ی اسناد میتواند بر پاسخ های مقابله ای و هیجانی ما نسبت به احساس تنهایی تأثیر بگذارد.

معمولا تنهایی بر اساس دو عامل طبقه بندی میشود. اول، سؤال می کنیم که آیا تنهایی ما به دلیل اعمال و رفتارهای خودمان است (علت شخصی) یا اینکه ناشی از شرایط زندگی است (علت بیرونی). دوم، بررسی میکنیم که آیا می توانیم برای تغییر علت تنهایی خود کاری انجام دهیم یا نه. این نوع تجزیه و تحلیل، ما را متوجه دو نکته بسیار مهم میکند:

۱- تبیینی که از تنهایی خود به عمل میآوریم بر واکنش های عاطفی و پاسخ های مقابله ای ما تأثیر زیادی می گذارد.

۲- تبیین و توجیه ما از تنهایی خود بیشتر ذهنی است.

برای مقابله با احساس تنهایی، به جای استفاده از روش خود سرزنشی، بهتر است از شیوه‌ی مسئولیت پذیری استفاده کنیم. افراد تنها، غالباً احساس ناراحتی می کنند زیرا معتقدند که تنهایی آنها ناشی از ضعف های خودشان است که نمی توانند کنترل کنند. بنابراین بهتر است تنهایی را به عنوان وضعیت تغییر پذیر تلقی کنیم. یک راه خوب برای معرفی مهارت های مقابله با تنهایی، بررسی و درک تجربه‌ی تنهایی بر اساس فرآیند ارزیابی توصیف شده است.

الهه ضمیری - خبرنگار تحریریه جوان قدس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.